در این مطلب از کلبه دانش سومین و اخرین بخش از کتاب نفیس سینوهه (پزشک مخصوص فرعون ) را خدمت شما همراهان گرامی معرفی می کنیم . کتاب نوشته میکا والتاری نویسنده سرشناس فنلاند در سال ۱۹۴۵ میلادی است ، ترجمه این کتاب از ذبیح الله منصوری است ، کتاب را از آثار برجسته ادبیات مصر می دانند و نسخه ی سینمایی موفقی نیز از روی آن ساخته شده که استقبال زیادی به همراه داشت . در بخشی از کتاب می خوانیم : من عقیده دارم که انسان تغییرنمی کند ولو یکصدهزارسال ازاو بگذر د .یک انسان رااگردررودخانه فرو کنید به محض اینکه لباسهای او خشک شود ،همان است که بو د . یک انسان را اگر گرفتاراندوه نمایید از کرده های گذشته پشیمان می شو د ،ولی همین که اندوه او از بین رفت،به وضع اول برمی گردد و همانطور خودخواه و بیرحم می شود. چون شکل و رنگ بعضی از اشیاء و کلمات بعضی از اقوام تغییر می کند و بعضی از اغذیه و البس ه امروز متداول می شود که دیروز نبود ،مردم تصورمی نمایند که امروزغیراز دیروزاست. ولی من می دانم چنین نیست ودرآینده هم مثل امروز ومانند دیروز کسی حقیقت را دوست نمی دارد.بنابراین نمی خواهم کسی کتاب مرا بخواند و میل دارم که در آینده گمنام بمانم …… . کلبه دانشی های عزیز برای اطلاع از جدید ترین مطالب ما می توانید به صورت روزانه از سایت بازدید فرمایید .
من این کتاب را برای این می نویسم که میدان م . ودانایی من مانند تیزاب قلب انسان را میخورد و اگر انسان دانایی خود را به دیگری نگوید ،قلب او از بین می رو د .من نمی توانم دانایی ام را به کسی بگویم و لذا آن را برای خویش می نویسم تا بدین وسیله خود را تسکین بدهم. من درمدت عمر خود چیزها دیدم.من مشاهده کردم که پسری مقابل چشم من پدر خود را کشت.
دیدم که فقرا علیه اغنیا ء ،حتی طبقه خدایان قیام کردن د .دیدم کسانی که در ظروف زرین شراب می آشامیدن د ،کناررودخانه،با
کف دست آب مینوشیدن د .دیدم کسانی که زر خود با قپان وزن می کردند ، زن خود را برای یک دس تبند مسی به
سیاهپوستان فروختند تا اینکه بتوانند برای اطفال همان زن، نان خریداری کنند.
درگذشته جای من در کاخ فرعون در طرف راست او بود و بزرگانی که صدها غلام داشتند به من تملق می گفتند و برای من
هدایا می فرستادند و دارای گردنبند زر بودم.امروز دراینجا،که نقطه ای واقع درساحل دریای مشرق است،زندگی می کنم ولی
ثروت من از بین نرفته وهم چنان توانگر می باشم و غلامانم دو دست را روی زانو می گذارند و مقابلم سر فرود می آورند.
علت اینکه مرا ازمصروشهرطبس تبعید کردند وبه اینجا فرستادند این است که من درزندگ ی ،همه چیزداشت م ،می خ واستم
چیزی به دست بیاور م ،که لازمه به دست آوردن آن این است که انسان همه چیز را ازدست بدهد .من می خواستم که حقیقت
حکمفرما باشد و ریا و دروغ و ظاهرسازی از بین برود و نمی دانستم که حکمفرمایی حقیقت در زندگی انسا ن ،امری محال
است و هرکس که راستگو باشد و با راستگوی ی زندگی کند باید همه چیز را از دست بدهد و من باید خیلی خوشوقت باشم که
هنوز ثروت خویش را حفظ کرده ام ……….
لیست موضوعات بخش سوم :
- جنگ بین صلیب و شاخ در طبس
- مقدمات حمله هاتی به مصر
- کار جدید من در طبس
- جنگ هولناک در طبس و قتل عزیزان من
- به دست خود فرعون را کشتم
- گشایش معبد سخ مت الهه جنگ
- جنگ مقدس یا جنگ مصر و هاتی
- چگونه به سربازان هاتی حمله کردیم
- شرح مقاومت لرزه آور غزه
- کاپتا در غزه
- یک شب با یک مرد شکست خورده
- یک وصلت شگفت آور
- انتقام باکتامون
- اندیشه های من
- هورم هب فرعون مصر شد
- چگونه هورم هب مرا از مصر تبعید کرد
دانلود pdf کتاب سینوهه پزشک مخصوص فرعون (بخش ۳)
*******مطلب پیشنهادی********
دانلود کتاب سینوهه ( پزشک مخصوص فرعون ) بخش ۲
مطلب بخش دوم کتاب :
- بسوی سرزمین کرت
- در کرت چه دیدم
- در میدان گاو بازی کرت
- ورود من و غلامم به خانه مرموز
- مراجعت از کرت و وضع تازه ازمیر
- بیماری یک کودک
- مراجعت به مصر برای دیدن هورم هب
- تشویش مردم طبس برای آینده
- مقدمات یک فتنه بزرگ در مصر
- کشتار در طبس
- اخناتون فرعون مصر
- شهر جدیدی که فرعون ساخت
- غلام سابق من
- مادر فرعون
- بازگشت به درالحیات در طبس
- چگونه به هویت خود پی بردم
- خروج از طبس با وضعی چون فرار
- عزیمت به سوریه به دستور فرعون
- گرفتاری دردناک من
- سوء قصد به فرعون
*********************************************
**مشخصات کتاب
نام : سینوهه پزشک مخصوص فرعون (بخش ۳)
نویسنده :میکا والتاری
مترجم : ذبیح الله منصوری
تعداد صفحات : ۱۴۹
حجم فایل :۱٫۳۳ مگابایت
نوع فایل : pdf (کیفیت بالا )