دانلود کتاب کنیز ملکه مصر
کتاب کنیز ملکه مصر (کلئوپاترا: ملکه نیل ) اثر نویسنده فرانسوی صاحب سبک در زمینه رمان های تاریخی میکل پیرامو و ترجمه ذبیح الله منصوری است . این رمان زیبا از زبان کنیز ملکه مصر در بیان شرح زندگی و روابط ملکه نوشته شده و به اتفاقات جالب موازی نیز اشاره نموده است . کاربران گرامی سایت با اشتراک نظرات انتقادات و پیشنهادات خود با ما در بهبود کلبه دانش سهیم باشید .
خلاصه کتاب :
داستان در قالب اول شخص روایت میشود و به طور موازی زندگی چند شخصیت را پوشش میدهد. شرمیون با بیان زندگی خود در جایگاه یک کنیز پرده از اسرار جالب توجه خانمش کلوئوپاترا ملکه شهیر مصر برمیدارد. شخصیتهای اصلی این رمان تاریخی به ترتیب کلوئوپاترا، شرمیون، کال،آنتوان، ژولیوس سزار و بطلمیوس ۱۳ نام دارند. بعد از مرگ پادشاه نیزن، کلوئوپاتر مجبور به ازدواج با برادر خود میشود اما از آنجا که ملکه دلباخته آنتوان جوان است سعی میکند تا با کمک کنیز خود شرمیون، برای برادر و همسرش مشکلاتی ایجاد کند. نقطه اوج این رمان تاریخی بعد از مرگ سزار و آشفتگی سیاسی روی می دهد .
بخشی از کتاب:
نام من شرمیون است وپدر و مادرم برده بودند و به همین جهت خود نیز کنیز شدم .
والدین من در کاخ سلطنتی خدمت میکردند و من در آن کاخ چشم به دنیا گشودم و چند روزبعد
از تولد من دخترپادشاه مصر که مادرش یهودی بود متولد شد و نامش را کلئوپاترا نهادند.
من از وقایع دورهی کودکی خود اطلاع ندارم، اما به خاطرمیآورم که از سن سه سالگی هـمبـازی
کلئوپاترا شدم و او، از بین دختران کوچک کاخ سـلطنتی مـرا تـرجیح مـیداد و بـا مـن، بیشـترالفـت
داشت. تصور میکنم یکی از چیزهایی که مرا نزد کلئوپاترا محبوب کرد، ایـن بـود کـه هنگـام بـازی
وقتی او ناگهان به خشم در میآمد و مرا کتک میزد و موهای سرم را میکند، من اعتراض نم یکردم
و نزاع نمینمودم، بلکه به گوشهای میرفتم و میگریستم و بعد از چند لحظه کلئوپاترا به من نزدیـک
میشد و می «گفت شرمیون، گریه نکن» و گاهی، برای این که مرا تسلی بدهد یک کلوچـهی شـیرین
که با انگبین طبخ میشد بـه مـن مـی داد و مـی «گفـت بخـور» و مـن هـم کلوچـهی لذیـذ را در دهـان
میگذاشتم و خشم و کتک او را فراموش میکردم.
قدری که بزرگ شدم فهمیدم که کلئوپاترا، با دختران دیگـر تفـاوت دارد. اویـک شـاهزاده خـانم
است و این خصوصیت که البته برای او امری عادی بود، او را برجستهتراز هم هی هـمجنسـانش نشـان
میدهد. علاوه بر این میتوانستم بفهمم که کلئوپاترا یک دختر زیبا است. پس از این که به مرحلـه ی
عقل رسیدم، دریافتم که شاهزاده خانم زیبایی خود را از مادرش به ارث برده. او مثل مادر چشـمهـای
درشت و سیاه و موی مشکی و صورت بیضوی و سفید و دهان کوچک داشت .
کلئوپاترا طوری به من مأنوس بود که مادرش اجازه داد من بـا او غـذا بخـورم و مـن اولـین کنیـزی
هستم که در کاخ سلطنتی مصر با یک شاهزاده خانم ( غیرمواقع رسمی) غذا میخوردم…….
دانلود pdf کلئوپاترا: ملکه نیل

*********************************************
کتاب پیشنهادی :
حرف های همسایه
دوست من!
برای خوب دویدن؛ میدان لازم است. انسان قفسه نیست که هر وقت هر دارویی را که بخواهداز یکی از جعبه های معین آن بیرون بکشد. به گمانم کمتر کسی اگر به وضع زندگی من بود قادر به ادا مه حیات می شد و کسی جز خود من نمی داند چطور و چرا. درست مثل داروهای رطوبت زده شده ام. برای من حرارت و آفتاب کافی و آسمان؛ که متاسفانه ابری است و من به خوبی می دانم که این ابرها در همه وقت و زمانی بوده اند. بعضی از روی دریاها بلند می شوند؛بعضی از روی مردابها و جاهایی که نمی دانند کجاست و مرغابی های ترسو در کجاهای آن منزل دارند. باید در حساب گرفت که دنیا جای چشم دریده هایی هم که آافتاب نمی خواهند هست؛ آنها هم سهم می برند.(دانلود کتاب حرف های همسایه از نیما یوشیج )
*********************************************
شناسنامه کتاب :
نام: کنیز ملکه مصر
نویسنده:میکل پیرامو
مترجم: ذبیح الله منصوری
نوع فایل : pdf
حجم فایل : ۶٫۵۳ مگابایت
تعداد صفحات : ۶۹۹